شير گرفتن
مامانى دوم بهمن ماه كه دقيقا ١٤ روز مونده بود به ١٨ ماهگيت يك دفعه تصميم گرفتم ممه رو چسب بزنم ببينم چيكار ميكنى، كه البته تو خيلى منطقى برخورد كردى و ممه رو بوس كردى و رفتى تا عصر دوباره همينطور، خلاصه اين شد كه الكى الكى ممه تموم شد، خيلى منطقى برخورد كردى أما خيلى عصبى بودى عسلكم أما حسابى منو شرمنده كردى عشقم، من و بابا كه كبابت بوديم واسه مظلوميت خلاصه مامانى اينطورى شد كه ممه رفت و من هميشه ميترسيدم كه چه جورى از ممه بگيرمت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی